سرگشته سکوت

ساخت وبلاگ
امان از این پنج شنبه هایی که می آید و من دور از تو در کوره راه هایم به دنبال روز خوبی که گفته بودی می آید میگردم. کجایی ببینی پس از تو امید روز خوب هم نیست، خیالها مرا اسیر کردند امیدها پا پس میکشند عشق اینجا تنهاست و من تنها تر از عشق... سرگشته سکوت...ادامه مطلب
ما را در سایت سرگشته سکوت دنبال می کنید

برچسب : اسیر خاک,اسیر خاک دشمن سرما,اسیر خاکم و نفرین,متن خاک اسیر,اسير خاك,مادران اسیر خاک,معمای اسیر خاک,پدر اسیر خاک,داستان اسیر خاک,شعر خاک اسیر گوگوش, نویسنده : sargashteyesokota بازدید : 23 تاريخ : چهارشنبه 17 شهريور 1395 ساعت: 1:16

هیس...حرف نزن! فقط جاهای خالی شعرم را ببوس تو را کم آوردم به سطر آخرم نرسیدی، شعرم شور تو را ندارد... سرگشته سکوت...ادامه مطلب
ما را در سایت سرگشته سکوت دنبال می کنید

برچسب : جاهای خالی پرسپولیس,جاهای خالی را پر کنید,جاهای خالی ابرو,جاهای خالی جدول مندلیف,پرکردن جاهای خالی ابرو,تقویت جاهای خالی ابرو,شعر جاهای خالی,پرشدن جاهای خالی ابرو,حذف جاهای خالی در اکسل,رشد جاهای خالی ابرو, نویسنده : sargashteyesokota بازدید : 14 تاريخ : چهارشنبه 17 شهريور 1395 ساعت: 1:15

پند دادی که زنم ساز و دهل، مگر از بیکسی ام نشنیدی؟! من که دارم که برایش بزنم و طرب، ساز کنم.....!!!!! سهم من، ساز غم است ناله ی مرغ سحر، در هر شب.... که کند داغ دلم تازه  ومن، باز ببارم...... که شود روزی نو..... سرگشته سکوت...ادامه مطلب
ما را در سایت سرگشته سکوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sargashteyesokota بازدید : 12 تاريخ : چهارشنبه 17 شهريور 1395 ساعت: 1:15

زبانم را بریدند تا تو را به نام خواندم مانده ام اگر بدانند عشقمان را، سرنوشت قلبم چه می شود؟؟!!!.... سرگشته سکوت...ادامه مطلب
ما را در سایت سرگشته سکوت دنبال می کنید

برچسب : زبان بریده به کنجی نشسته صم بکم,زبان بریده بریده,زبان بریده به کنجی,زبان بریده بریده نشانه چیست,زبان بریده ابن مقفع,تعبیر خواب زبان بریده,تعبیر خواب زبان بریده شده,تعبیر زبان بریده,تعبیر خواب زبان بریده دیدن,کتاب گنجشک زبان بریده, نویسنده : sargashteyesokota بازدید : 12 تاريخ : چهارشنبه 17 شهريور 1395 ساعت: 1:14

اینجا... در همین حوالی دو کوچه پایین تر از عشق و امید.... و عمری سپری شده با کوله باری از خاطرات تلنبار شده از عشق و محبوبش..... در این شهر شلوغ و خاکستری غریب نوازش تنها در این عصر دلتنگی خیره در چشمان قاب شده ی روی دیوار..... و دلی پر گلایه از این دنیای سرتاسر دروغ شهر غریب نوازم با من چه کرده ای.... تنهاییم را می گویم.... احساس می کنم که غارتگران مغول به شهرم و تنها امید و محبوبم هجوم آورده اند و مرا به قعر سیاهچال سوق داده اند! آه... چه سرد و ترسناک است.... اینجا.... سرگشته سکوت...ادامه مطلب
ما را در سایت سرگشته سکوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sargashteyesokota بازدید : 9 تاريخ : چهارشنبه 17 شهريور 1395 ساعت: 1:14

مدام با خودم در جنگم و ریشه های بودنم را حجمی از سوالهای بی پاسخ احاطه کرده است... از بی اعتمادی و تردید نگرانم.. از این جماعت منفعت نگر که چشم هایشان میکاود تا بودنم را، هستی ام را، عشقم را  کند و کاو کنند..... و به نام خودشان ثبت دفتر بزنند.. و من بدهکار آنها  از سرمایه های خودم شوم. خسته ام.... آری! خسته ام.... میگریزم از بار شایهای که هر روز در اطرافم چنبره زده اند تا مرا از ریشه بیرون بکشند و درخت زندگی ام را بخشکانند... دریغ  که نمیرسند به ریشه ای  که امتداد در عمق زمین دارد.... سرگشته سکوت...ادامه مطلب
ما را در سایت سرگشته سکوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sargashteyesokota بازدید : 9 تاريخ : چهارشنبه 17 شهريور 1395 ساعت: 1:13

حریف عشق خیالی

کنون که ماه تمام است،

بیا به خانه ی بختم...........

<<فرزانه رضائی>>

سرگشته سکوت...
ما را در سایت سرگشته سکوت دنبال می کنید

برچسب : حریف عشق تو بودم,حریف عشق, نویسنده : sargashteyesokota بازدید : 27 تاريخ : چهارشنبه 17 شهريور 1395 ساعت: 1:13

صلح می شود... وقتی، دستان من روی گونه ات باشد و باران لغزیده از چشمان تو را  با شوق، با بوسه بزداید...... سرگشته سکوت...ادامه مطلب
ما را در سایت سرگشته سکوت دنبال می کنید

برچسب : صلح الحديبية,صلح,صلح حدیبیه,صلح جهانی,صلح عمری,صلح نامه چیست,صلح نامه,صلح روی کاغذ,صلح محاباتی,سلحفاة, نویسنده : sargashteyesokota بازدید : 10 تاريخ : چهارشنبه 17 شهريور 1395 ساعت: 1:12

دلت را به حراج گذاشته بودی، با سرمایه جوانی ام به زور خریدمش..... جوانی ام تباه کردی، به قلب حراج زده ی دروغین.... آه!....... سرگشته سکوت...ادامه مطلب
ما را در سایت سرگشته سکوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sargashteyesokota بازدید : 8 تاريخ : چهارشنبه 17 شهريور 1395 ساعت: 1:11

من صورتگر خوبی نبودم رنگ و ریا نمی دانستم، تو به من رنگ ها را آموختی... سفید یعنی تو... سیاه یعنی من... و مابقی یعنی دنبای پوشالی زرق و برق ها... و من انقدر تو را کشیدم، تا سیاهی ام در تو گم شد... حال تو مرا بکش، صورتگر من!!!... سرگشته سکوت...ادامه مطلب
ما را در سایت سرگشته سکوت دنبال می کنید

برچسب : صورتگر نقاشم,صورتگر نقاش چین,صورتگر,صورتگر نقاش چین مرضیه,صورتگر چین,صورتگر ماه,صورتگر چین ملک مسعودی,صورتگر نقاش چين,صورتگر نقاشم هر لحظه,صورتگر نقاش, نویسنده : sargashteyesokota بازدید : 5 تاريخ : چهارشنبه 17 شهريور 1395 ساعت: 1:11